اولین مسافرت صدرای من
صدرای من امروز با هم رفتیم تبریز.من و شما و باباجون و مامان جون و خاله آرزو و ماهان و مهیار.بابایی چون کار داشت نتونست باهامون بیاد. صبح ساعت 7 راه افتادیم و شب هم ساعت 12 برگشتیم. خیلی خوش گذشت و شما اصلا اذیت نکردی. با هم رفتیم مجتمع خرید لاله پارک و کلی خرید کردیم.هم واسه شما و هم واسه خودم.واسه بابایی هم فقط خوراکی های خارجی خریدیم. آخه 2-3 روز قبل کلی خرید کرده بود(3 جفت کفش و شلوار و پیراهن و تیشرت).ایندفعه نوبت ما بود. باید بگم که شما اصلا اذیت نکردی و تو کالسکه نشسته بودی و دوروبرت رو نگاه میکردی. جایی که مطمئنم بهت ...
نویسنده :
مهسا عیب پوش
10:47